چه میکشم از دوره ای که باورم سرکوب شد
تا بدتری آمد به چشم، بد لاجرم محبوب شد
من مشت در گل مانده ام با ساقه ی دستان تو
شاید زمین آماده ی یک اتفاق خوب شد
من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من بر عشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم
چون عاشقت ناز تو را با قیمت جان میخرد
از گندم گیسوی تو بر سفره اش نان میبرد
هر کس تو را از من گرفت دلسنگ چون دیوار بود
این سر به جای شانه ات همواره روی دار بود
من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من بر عشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
مجله هنری کایان پنجره ای برای دیده شدن
پاییز 97 شروع داستان ماست. تلاش ما برای به اشتراک گذاشتن وقایع و رویداد های فرهنگی و هنری است. کایانی باشید.
با ما در ارتباط باشید.
ارتباط از طریق واتس آپ یا تلگرام: 09904349692
برای ارسال آثار و مطالب میتوانید از بخش ارسال آثار اقدام کنید
برای اطلاع از پست های جدید صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید.
کلیه مطالب منتشر شده در سایت تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران است